$$$$ بوي ياس$$$$

$$$$ بوي ياس$$$$


چرا براي امام زمان ( ع‍ج ) دعا مي كنيم پرسش و پاسخ - پرسش و پاسخ مهدوی از طرفي در دعاي امام زمان ( عليه السلام ) مي خوانيم كه خدايا مرا جوري قرار بده كه تعجيل آنچه را كه تو به تاخير انداخته اي ، ازتو نخواهم و تاخير آنچه را كه تو تعجيل آن را خواسته اي، چگونه در دعاها مي خواهيم كه در ظهور امام زمان ( عليه السلام ) تعجيل فرمايد؟ 1. به يقين چنانكه درمتن سئوال آمده است، غيبت امام زمان، از اين رو اشكالي ندارد كه بگوييم يكي از حكمت هاي غيبت، دچار ساختن انسان ها به بلايا و مشكلاتي است كه باعث روي آوردن مردم به خدا و دعا كردن آنان براي فرج مي شود. چنانكه در قرآن آمده است: ما انسان ها را به شدائد و سختي هاي روزگار مبتلا مي سازيم، باشد كه به درگاه ما تضرع و زاري نمايند و به دعا روي آورند.( انعام.42 ) اگر قرار باشد غيبت امام زمان ( عليه السلام ) به خاطر حكمت هاي خاص الهي باشد، دعا كردن ما براي فرج چه خاصيتي دارد؟ ( عليه السلام )، بر اساس اسباب و حكمت هايي صورت گرفته است كه اگر چه به برخي از انها در روايات مختلف تصريح شده، اما دانستن همه آنها دردوران ظهور آن بزرگوار ممكن نيست. پس دعا براي فرج نه تنها منافاتي با حكمت هاي غيبت ندارد، بلكه خود مي تواند از زمره همين حكمت ها به شمار آيد. 2. دعا براي فرج امام زمان ( عليه السلام ) به عنوان يك وظيفه و تكليف در عصر غيبت، در روايات بسياري مورد تا كيد قرار گرفته است.پيامبر اكرم، (صلي الله عليه وآله)، و برخي از امامان بزرگوار، عليهم السلام، به چنين دعا كردني امر فرموده اند و حضرت ولي عصر، (عليه السلام)، نيز نه تنها شيعيان خود را به دعا كردن براي تعجيل فرج فرمان داده اند، بلكه كثرت دعا را از آنان خواسته اند. براستي وقتي امام زمان (عليه السلام) مي فرمايد: ‍‹‹ براي نزديك شدن فرج بسيار دعا كنيد››. آيا مي توان آن را بي خاصيت خواند؟ و اصولا آيا تعبد نسبت به تكليف مجالي براي اصرار بركشف خواص آن باقي مي گذارد؟ مي تواند در همين دوره غيبت با اتكا به‹‹ دعا براي ظهور›› كسب نمايد و اين امر با توجه به قدرت و شيت خداوند قابل انكار نيست؛ زيرا او خود فرمود: (عليه السلام)، مي فرمايد: (عليه السلام)، از كشته شدن كه به عنوان عملي ديگر در پيدايش و استمرار غيبت به شمار مي آيد. دعا كننده براي فرج تا آنجا كه مي تواند با شناساندن امام زمان (عليه السلام) و ايجاد محبوبيت نسبت به او وبرانگيزاندن شوق نسبت به قيام و جلوه هاي ظهور آن بزرگوار در بين مردم، مي كوشد تا به ميزان توانايي خود اين عامل را كم تاثير سازد، چنانكه نسبت به هرعامل ديگر نيز چنين جهت گيري وتلاشي در مورد او صادق است. و اين خود والاترين و تعيين كننده ترين خاصيت براي دعاي فرج است. (عليه السلام)، در اثر دعا را بعيد بشمارند و عدم وقوع آن را در پي اين همه دعاهاي اهل ايمان درهر زمان ومكان دستاويز ادعاي خويش قرار دهند.– كه همه امورم را به تو واگذار نمايم . مي خوانيم: 3. درتعبير زيبايي از ناحيه امام زمان، (عليه السلام)، كه در ذيل همان فرمان به دعاي فراوان براي تعجيل فرج، وارد شده، كثرت دعا به خودي خود فرج و گشايش شيعيان به شمار آمده است: واكثروالدعاء بتعجيل الفرج، فان ذلك فرجكم. اين فرمان نشان مي دهد كه خواسته هاي شيعه چشم انتظار فرج، درسايه ‹‹ دعا براي فرج ›› قابل دسترسي است. آنچه را كه او در پي ظهور امام زمان(عليه السلام)، مي تواند بيابد، توسط دعاهاي خويش نيز مي تواند به دست آورد. به عبارت ديگر امنيت ايمان، رشد انديشه، آرامش روحي، كمالات معنوي و بهره هاي بي پايان دوران پس از ظهور را، به عنايت الهي قل ما يعبا بكم ربي لولا دعاوكم. ( فرقان.77) بگو اگر دعاي شما نباشد، پروردگار من به شما عنايتي نمي فرمايد. باتوجه به دلالت همين آيه شريفه است كه مي توان گفت: عنايت و رحمت و فضل خداوند كه نامحدود وبي انتها نيز مي تواند باشد، به مدد دعا و خواستن از او دست يافتني است، اگرچه دوران غيبت حضرت مهدي، (عليه السلام)، باشد. 4. در برخي روايات، دعا براي فرج وسيله اي براي نجات از هلاكت به شمار آمده است، چنانكه حضرت امام حسن عسگري به خدا فرزندم مهدي را غيبتي است كه در آن هيچ كس از هلاكت نجات نمي يابد مگر كسي كه خداي عزوجل او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد، و او را نسبت به دعا براي تعجيل فرجش توفيق عنايت فرمايد. بي ترديد شرايط سخت دوران غيبت به گونه اي است كه جز با اعتقاد محكم نسبت به امامت حضرت مهدي (عليه السلام)، نمي توان بر اطاعت و تبعيت او باقي ماند وجز با دعا براي نزديكي فرج نمي توان روح اميد را دردل زنده نگه داشت و در برابر دشواري هاي غيبت مقاومت نمود. 5. از ديدگاه قرآن و روايات، دعا پشتوانه اي براي زندگي و عاملي براي حركت و پويايي در مسير خواسته هاي الهي و وسيله اي براي هم جهت ساختن نيازها و خواسته هاي بشري با اراده و مثبت خداوند است. با چنين نگرشي، دعا براي فرج خود نوعي تلاش در راستاي موانع ظهور به شمار مي رود و دعا كننده منتظر با شناختي كه از حكمت هاي غيبت دارد، به نوعي خودش را در مسير از بين بردن عوامل طولاني شدن آن، به تكاپو وا مي دارد. دعا كننده براي فرج چون مي داند كه يكي از عوامل غيبت آماده نبودن شرايط براي حكومت جهاني آن بزرگوار است، مي كوشد تا در حد توان خويش در ايجاد چنين زمينه اي موثر باشد و زماني كه تحقق آن را از عهده خويش و امثال خويش خارج مي يابد، به رحمت واسعه خداونداميدوار ميماند. وچنين است عكس العمل او در برابر خوف امام زمان 6. درجواب به قسمت دوم سئوال بايد گفت: آنچه درمتن دعاي شريف مورد نظر آمده و به احتمال قوي از ناحيه مقدسه امام زمان (عليه السلام)، روايت شده است، متضمن نكته اي تربيتي و پيامي آموزشي است كه همان تسليم بودن در برابر خواسته خداي تبارك و تعالي است. اما اين تسليم بودن هرگز منافاتي با دعا كردن ندارد، چون دعا كردن به خودي خود امري مطلوب است ودر آيات شريفه و روايات فراوان برآن تاكيد شده است. چنانكه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: هيچ چيز نزد خدا گرامي تر از دعا نيست. و فرمود: از فضل خدا درخواست كنيد؛ زيرا خداوند دوست مي دارد كه مورد طلب و درخواست قرار گيرد و بالاترين عبادت انتظار فرج است. وقتي كه انتظار فرج والاترين نوع عبادت به شمارمي آيد، و دعا كردن براي فرج، زيباترين جلوه انتظار به حساب مي رود، و اصل دعا گرامي ترين و محبوبترين چيزها در نزد خدا است، چه منافاتي پديد مي آيد اگر شيعه چشم انتظار، براي نزديك شدن ظهور امام زمان (عليه السلام)، دعا كند و در عين حال نهايت تسليم در برابر اراده خدا را داشته باشد و به آنچه كه او مي پسندد، رضايت كامل نشان دهد؟ آيا در چنين دعا كردني، جز نزديك شدن به مقام بندگي خدا وسرسپردن به خواست او هدف گيري وجود دارد؟ 7. تاثير دعا در تغيير دادن تقديرات و قضاي الهي، غيرقابل انكار است، چنانكه در روايات پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله)، آمده است: اكثر من الدعا، فان الدعاء يرد القضا. زياد دعا كن، زيرا دعا قضاي الهي را باز مي گرداند. الدعاء يردالبلاء. دعا بلاي الهي را برمي گرداند. لا يردالقدر الا الدعا. تقدير الهي را چيزي جز دعا تغيير نمي دهد. امام صادق (عليه السلام)، فرمودند: خداوند عذابي طولاني به مدت چهارصد سال بربني اسرائيل مقرر داشت. هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني گشت، ناله زدند وتا چهل روزبه درگاه خداوند گريه و زاري نمودند. خداوند به حضرت موسي و هارون، عليهماالسلام، وحي فرمود تا آنان را از بلاي فرعون برهانند و يكصدوهفتاد سال عذاب را از آنان برداشت. بدين گونه شما شيعيان نيز اگر چنين ناله و گريه كنيد خداوند فرج ما را نزديك خواهد فرمود، و اما اگر چنين نكنيد امر فرج تا نهايت زمان مقرر شده اش به تاخير خواهد افتاد. باتوجه به چنين رواياتي، شيعه منتظر در عين تسليم به خواست خدا، با دعاي خويش نسبت به تعجيل فرج، از آفريدگار خويش مي خواهد كه در تقدير و قضاي خويش نسبت به ظهور آن عدالت موعود تغييري ايجاد فرمايد و به لطف و عنايت خود بلاي غيبت امام زمان (عليه السلام)، را مرتفع گرداند. 8. در اينجا مناسب است كلام مرحوم سيدمحمدتقي موسوي اصفهاني (ره) را كه در ذيل برخي روايات مربوط به علائم ظهور آمده است، نقل نماييم تا عدم منافات بين دعا كردن و تسليم اراده خدا بودن ظاهرتر گردد: ظهور مولاي ما امام زمان (عليه السلام)، از اموري است كه در اثر برخي عوامل قابل تقديم وتاخير است. از جمله اسباب و عواملي كه باعث تقديم ظهور و نزديك شدن فرج مي باشد، اهتمام مومنين به دعا براي امام زمان (عليه السلام)، و درخواست تعجيل فرج او از خداوند قادر متعال است. ممكن است برخي جاهلان، جلو افتادن امر ظهور امام زمان اما چنين استبعادي ضعيف وناآگاهانه است، زيرا هيچ بعدي ندارد كه در علم خداي سبحان براي ظهور امام زمان (عليه السلام)، دو وقت مقرر شده باشد كه يكي نزديك و ديگري دور باشد و ظهور در زمان نزديكتر مشروط به تلاش مومنين وهمت آنان در زياد دعا كردن براي تعجيل فرج و نزديك شدن ظهور قرار داده شده باشد و اين است معناي اينكه ظهور امام زمان (عليه السلام)، از ‹‹اموربدايي›› است كه قابليت تقديم و تاخير دارند. 9. قابل تامل است كه درهمين دعاي شريفي كه جمع بين دعا و حالت تسليم محل سئوال قرار گرفته در فاصله اي كمتراز بيست سطر هر دو مضمون باهم آمده است. ابتدا ميخوانيم: خدايا مرا بر اطاعت ولي امرت ثابت قدم بداركه از ديدگان مردم نهان داشته اي و به اذن تو از بين آفريدگانت غايب گشتي و امر تورا انتظار مي كشد... خدايا تو خود بدون آنكه كسي تورا بياگاهاند به وقتي كه به ولي خويش اجازه ظهور و بروز و بيرون آمدن از پرده غيبت عنايت مي كني و بدين وسيله امراو را اصلاح مي فرمايي، آگاه مي باشي. پس مرا صبر و استقامت بر آن عنايت فرما به گونه اي كه تعجيل آنچه را كه تو به تاخير انداخته اي، و تاخير آنچه را كه تو در آن تعجيل روا داشته اي، دوست نداشته باشم. و آنچه را كه تو پوشانده اي آشكار نسازم و از آنچه تو كتمان فرموده اي جستجو ننمايم و در تدبير تو با تو به مخالفت بر نخيزم و نگويم: چراو چگونه است؟ و چه شده كه ولي امر (عليه السلام) ظهور نمي نمايد با اينكه دنيا از ظلم و جور پر شده است .- خدايا مرا به گونه اي قرار بده پس از چند سطر كه آن هم درباره دعا براي ديدار و توفيق خدمت به آستان امام زمان (عليه السلام)، و دعا براي سلامت و امنيت اوست، خداوندا در فرج امام زمان (عليه السلام)، تعجيل فرما و او را به نصرت خويش تاييد نما. اين مطلب نشان مي دهد كه نه تنها منافاتي بين اين دو فراز دعا وجود ندارد، بلكه نوعي همخواني و همراهي بين آنان وجود دارد كه از سويي بيانگر لزوم سرسپاري محض به اراده حكيمانه خدا در عين اهتمام به دعاست، و از ديگر سوي اميدواري به تاخير دعا در انگيزش لطف خدا و تغيير رحيمانه اراده او است. برگرفته از هفته نامه صبح صادق

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , ssb.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com